معنی و ترجمه کلمه bank به فارسی bank یعنی چه

bank


سکو،صخره زيرابى کم ارتفاع ،کنار،لب ،ساحل ،ضرابخانه ،رويهم انباشتن ،در بانک گذاشتن ،کپه کردن ،بلند شدن( ابر يا دود )بطور متراکم ،بانکدارى کردن
کامپيوتر : بانک
عمران : ساحل
معمارى : کپه کردن
قانون ـ فقه : در بانک گذاشتن
زيست شناسى : کرانه ديوارى
بازرگانى : بانک
ورزش : قسمت برجسته سر پيچ
علوم هوايى : دوران يا متمايل شدن هواپيما حول محور طولى
علوم نظامى : کناره توده





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها