سد گيرنده پاس ،گير کردن ،سفت شدن ،مانع مخابره شدن ،مربا،فشردگى ،چپاندن ،فرو کردن ،گنجاندن(با زور و فشار)،متراکم کردن ،شلوغ کردن(با امد و شد زياد)،بستن ،مسدود کردن ،وضع بغرنج ،پارازيت دادن علوم مهندسى : پارازيت ورزش : گرفتن شکاف کو ه با انگشت علوم نظامى : پخش پارازيت کردن در مدار