معنی و ترجمه کلمه level به فارسی level یعنی چه

level


همسطح کردن ،همسطح ،ارتفاع ،رده ،سطح افقى افقى کردن ،هدف در خط ديد شما قرارگرفت( در رهگيرى هوايى)،ميزان ،الت ترازگيرى ،هموار،سطح برابر،هم تراز،هم پايه ،يک نواخت ،يک دست ،موزون ،هدف گيرى ،ترازسازى ،تراز کردن ،مسطح کردن ،مسطح شدن ،نشانه گرفتن
علوم مهندسى : مسطح
کامپيوتر : ميزان
عمران : تراز
معمارى : تراز بنايى
شيمى : تراز
زيست شناسى : تراز
بازرگانى : ميزان
علوم هوايى : سطح
علوم نظامى : مستقيم ،هدف در خط ديد شما قر





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها