معنی و ترجمه کلمه rest به فارسی rest یعنی چه

rest


سه پايه ،بالشتک ،مقر،پايه ،تکيه گاه ،نشيمنگاه ،اسايش ،محل استراحت ،اسودن ،استراحت کردن ،ارميدن ،تجديد قوا،کردن ،تکيه دادن ،متکى بودن به ،الباقى ،نتيجه ،بقايا،سايرين ،ديگران ،باقيمانده ،(نظ ).راحت باش
علوم مهندسى : استراحت
معمارى : باقيمانده
روانشناسى : استراحت
علوم هوايى : سکون
علوم نظامى : توقف فرمان ازاد





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها