معنی و ترجمه کلمه sight به فارسی sight یعنی چه

sight


وسيله تنظيم ديد روى کمان ،ديدارى ،سوراخ روشنى رسان ،سوراخ ديد،رصد کردن ستارگان ،ميدان ديد،دوربين ديدن ،دوربين نشانه روى ،زاويه ياب توپ ،بينايى ،بينش ،باصره ،منظره ،تماشا،الت نشانه روى ،جلوه ،قيافه ،جنبه ،چشم ،قدرت ديد،ديدگاه ،هدف ،ديدن ،ديد زدن ،نشانکردن ،بازرسى کردن ،رويت کردن
علوم مهندسى : نشان کردن
معمارى : شباک
قانون ـ فقه : ديدن
روانشناسى : بينايى
بازرگانى : رويتى
ورزش : نشانه روى مگسک
علوم نظامى : دستگاه سايت ،الات نشانه رو





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها