معنی و ترجمه کلمه spray به فارسی spray یعنی چه

spray


تزريق کردن ،پاشش ،زايده نگهدارنده پالتهاى سوار شده روى ريل بار هواپيما،شاخه کوچک ،ترکه ،افشانک ،افشانه ،ريزش ،ترشح ،قطرات ريز باران که بادانرا باطراف ميزند،افشان ،چيز پاشيدنى ،سم پاشى ،دواپاشى ،تلمبه سم پاش ،گردپاش ،اب پاش ،سمپاشى کردن ،پاشيدن ،افشاندن ،زدن( دارو وغيره)
علوم مهندسى : تزريق
شيمى : افشک
علوم نظامى : الگوى پخش ترکشها





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها