معنی و ترجمه کلمه tag به فارسی tag یعنی چه

tag


بر چسب ،منگوله ،نوار،بند گردان سرود،تهليل ،مثال مبتذل ،گفته مبتذل ،ضميمه کردن ،ضميمه شدن به ،اتيکت چسباندن به ،برچسب زدن ،بدنبال اوردن ،گرگم بهوابازى کردن ،علامت زدن
علوم مهندسى : علامت
کامپيوتر : علامت زدن
ورزش : جسمى ب راق در انتهاى قلاب براى جلب ماهى
علوم نظامى : نوار پشت پوتين کارت معرفى





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها