دیکشنری و ترجمه آنلاین کلمات
دیکشنری انگلیسی به فارسی و فارسی به انگلیسی
خرید ارز دیجیتال
ترجمه
دیکشنری انگلیسی به فارسی و فارسی به انگلیسی | ترجمه لغات تخصصی و تلفظ لغات انگلیسی
لیست کلمات حرف گ در زبان انگلیسی و دیکشنری
گاباردین
گاجره
گادولینیم
گار مانند
گارانتى
گاراژ
گاراژ بدون سقف
گاراژ دار
گاراژدار
گارد
گارد حمله آلمان نازى
گارد سلطنتى محافظ جان پادشاه انگلیس
گارد محافظ
گارد مخصوص
گارد ملى
گاردن پارتى
گارسون
گارسى
گارى
گارى بارکش
گارى بر
گارى تک اسبه
گارى روپوش دار
گارى ساز
گارى سفرى
گارى چى
گارى کش
گارى کوتاه بى لبه
گارى یا ارابه پرتکان
گاز
گاز اسید کربونیک
گاز اشک آور
گاز انبار
گاز انبر
گاز انبرى
گاز جنگى
گاز خنده آور
گاز خورشید
گاز دار
گاز داشتن
گاز دان
گاز ذغال سنگ
گاز زدن
گاز سمى
گاز سنج
گاز سوز
گاز سیلندر
گاز شکم
گاز قابل احتراق معدن
گاز متان
گاز متان که در معادن ذغال سنگ و باتلاقها یافت مى شود
گاز مشروبات
گاز معده
گاز نئون
گاز ناگهانى سگ
گاز هلیوم
گاز پانسمان
گاز چیزى را گرفتن
گاز گرفتن
گاز گرفته
گاز گیر
گازئیل
گازاشک آور
گازانبر
گازدار
گازدار کردن
گازر
گازرى کردن
گازسنج
گازسوز
گازولین
گازى
گازگیر
گاسترولا
گاسگن
گال
گالاکتوزید
گالرى
گالرى تصاویر جنایتکاران و مجرمین
گالرى سقف دار
گالش
گالن
گالوانومتر
گالوانیزه کردن
گالوانیزه کننده
گالیم
گالیوم
گام
گام بردار
گام بردارى
گام برداشتن
گام برنامه
گام به گام
گام تند
گام رقص
گام زد
گام زدن
گام زدن بر روى
گام زده
گام زن
گام زننده
گام زنى
گام سریع
گام شمار
گام نظامى
گام هاى بلند برداشتن
گام هاى دزدکى
گام هاى کوتاه و بلندى که پس از کلید موسیقى براى نشان دادن نوع کلید نوشته مى شود
گام پیش برى
گاما
گاما گلوبولین
گامت هاى عقیم و بى خاصیت نر
گامزن
گامى شبیه چهار نعل
گانگستر
گاه
گاه اندوز
گاه برگ
گاه به گاهى
گاه بگاه
گاه ساعت
گاه سنج
گاه شمار
گاه شمارى
گاه شناسى
گاه فهرست
گاه قفل
گاه نگار
گاه نگهدار
گاه و بى گاه
گاه و بیگاه
گاه وام
گاه گذشت
گاهنامه
گاهى
گاهى موفق و گاهى مغلوب
گاهى که چند نت آن حذف شده باشد
گاهگاهى
گاو
گاو آبستن
گاو آهن
گاو آهن موتورى
گاو آهنى که شیار هاى موازى ایجاد کند
گاو بى شاخ پروارى اسکاتلندى
گاو خوى
گاو دار
گاو دریایى
گاو دزدى
گاو شاخ دراز
گاو صندوق
گاو فروش
گاو ماده کوچک
گاو مانند
گاو ماهى
گاو مقدس
گاو مقدس مصریان قدیم
گاو میش اهلى شده آسیایى
گاو میش کوهان دار اروپایى
گاو نر
گاو نر اخته
گاو نر دوساله
گاو نر و کوهان دار
گاو وحشى
گاو وحشى هندى
گاو پروارى
گاو چران
گاو چشم
گاو کوهان دار
گاو کوهى آفریقایى
گاو گردون
گاوان
گاوباز
گاوباز اسپانیولى
گاوباز پیاده
گاوبازى
گاودار
گاودریایى
گاوزبان
گاوسر
گاوصندوق
گاوماده
گاومیش
گاومیش دم کلفت
گاومیش کوهان دار آمریکایى
گاوها
گاوى
گاوچران
گاوچشم
گاگیر
گت
گتر
گج
گجرات
گجراتى
گدا
گدا خانه
گدا منشى
گدا کردن
گداخانه
گداختن
گداختنى
گداخته
گداخته شدن
گداخته نشدنى
گداختگى
گدار
گداز
گداز آتشفشانى
گداز نا پذیر
گداز نا پذیرى
گداز پذیر
گدازش
گدازنده
گدازه
گدازکار
گدامنش
گداوار
گداى سمج و بى ادب
گداى یهودى
گدایى
گدایى کردن
گدایى کننده
گدوک
گذار
گذاردن
گذارنده
گذارنما
گذاشت و برداشت
گذاشتن
گذاشتن اطلاعات از روى کامپیوتر خود بر روى کامپیوتر دیگر
گذاشتن و برداشتن دستگیره
گذر
گذر دادن
گذر دوم
گذر سرپوشیده
گذرا
گذران
گذران کردن
گذراند
گذراندن
گذرایى
گذرنامه
گذرنده
گذرپذیر
گذرگاه
گذرگاه سریع
گذرگاه طاقدار
گذرگاه فرعى
گذرگر
گذشت
گذشت از
گذشت زمان
گذشت کردن
گذشتن
گذشتن از
گذشته
گذشته از
گذشته از این
گذشته از وقت
گذشته بعید
گذشته فعل آمدن
گذشته نقلى
گذشته ها
گر
گرئوزوت
گرائیدن
گراز
گراز آدم پرخور یا حریص
گراز آمریکایى
گراز دریایى
گراز ماهى
گراز نر
گراز وار
گراز وحشى
گرازبان
گراف
گراف ثبت شده توسط دستگاه ثبت تغییرات
گراف جهت دار
گراف مستوى
گرافیت
گرافیتى کردن
گرافیک
گرافیگ
گرام
گرامافون
گرامر
گرامى
گرامى داشتن
گرامى کردن
گران
گران بار شدن
گران قیمت
گران کردن
گران کیسه
گرانبار
گرانبار کردن
گرانبها
گرانبهایى
گرانجان
گراندن
گرانرو
گرانسر
گرانولیت
گرانى گاه
گرانیت
گرانیول
گراور
گراور خطى
گراور ساز
گراور سازى
گراور سازى از روى شیشه عکاسى
گراور سازى با خطوط کوتاه و بلند
گراور سازى با سیاه قلم
گراور سازى با فولاد
گراور سازى بانور آفتاب
گراور سازى برقى
گراور سازى به وسیله عکاسى
گراور سازى به وسیله نور بر روى صفحه حساس
گراور سازى روى فلز روى
گراور سازى روى چوب
گراور سازى نوردى
گراور فولادى
گراور کردن
گراپا
گرایش
گرایش بسادگى و بى آلایشى
گرایش به سوى احساسات
گرایش به سیاست افراطى
گرایش به طرف نور
گرایش به مسیحیت
گرایش داشتن
گرایش شیمیایى
گرایش مجدد
گرایشى که نیروى جاذبه زمین آن را هدایت مى کند
گراییدن
گربه
گربه اهلى موکوتاه و دم کوتاه
گربه اى
گربه زباد برمه و جاوه
گربه صفت
گربه صفت بودن
گربه صفتى
گربه قطبى
گربه ماده
گربه مانند
گربه ماهى
گربه نر
گربه وار
گربه وحشى
گربه وحشى پشمالو
گربه ى براق
گربه پلنگى آمریکاى جنوبى
گربه چشم آبى و لاغر سیامى
گرجستان
گرجستانى
گرجى
گرد
گرد آمدن
گرد آمدگى
گرد آورد
گرد آوردن
گرد آورنده
گرد آورنده احشام
گرد آورى
گرد آورى داده ها
گرد آورى و راندن احشام
گرد آورى کردن
گرد بافت
گرد بر
گرد دار
گرد دندان
گرد زدن به
گرد زرد رازک
گرد زنگ آهن
گرد سفید خواب آور
گرد سفید کنى
گرد سیاه پلاتین حاصله از حل املاح آن
گرد شدن
گرد شده
گرد صابون قوى
گرد فلفل
گرد مالیدن به صورت گرد درآوردن
گرد مانند
گرد مخصوص سفید کردن پارچه
گرد هم آمدن
گرد و خاک
گرد و خاک گرفتن
گرد و خاکى
گرد کردن
گرد کردن افزایشى
گرد کردن برشى
گرد کردن کاهشى
گرد گرفتن از
گرد گیرى
گرد یا مایعى که روى درختان مى ریزند که درخت برگ ریزان کند
گرداب
گرداب دریا
گرداب کوچک
گردابى
گردار
گرداله
گردان
گردان در
گرداندن
گرداننده
گردانیدن
گرداگرد
گردباد
گردباد دریایى
گردباد هوایى
گردبادى
گردبر
گردران
گردش
گردش اطلاعات
گردش برنامه
گردش به دور
گردش به طرف قطب راست
گردش بیرون شهر
گردش بین
گردش داده ها
گردش دایره
گردش درطول برنامه
گردش دسته جمعى
گردش دورانى
گردش رفتن
گردش سریع
گردش سفر
گردش سواره
گردش نما
گردش و سور که هزینه آن را به صورت دانگى بدهند
گردش و مسافرت
گردش پیاده
گردش کار
گردش کردن
گردش کردن در
گردش کنترل
گردش کننده
گردشى
گردشگاه
گردشگاه عمومى
گردن
گردن بند
گردن بند گل
گردن زدن
گردن زنى
گردن فراز
گردن لاغرو معیوب و مقعر
گردن نهادن
گردن پوش
گردن کج
گردن کجى
گردن کش
گردن کشى
گردن کلفت
گردن کلفتى
گردنده
گردنده به دور
گردنفرازى
گردنما
گردنه
گردنه اى
گردنى
گردنکش
گردنکشى
گرده
گرده افشان
گرده افشانى
گرده افشانى از گلى بگل دیگر
گرده افشانى خود به خود گیاه
گرده افشانى شده به وسیله باد
گرده افشانى شناسى
گرده افشانى کردن
گرده افشانى کننده به وسیله آب
گرده با نوک ثابت
گرده بالاى میوه گیاهان چترى
گرده بسته
گرده خون
گرده ران
گرده سینى
گرده لرزان
گرده ماهى
گرده مغناطیسى
گرده نقاش
گرده چرخان
گرده کوچک
گردو
گردو بازى
گردو جمع کن
گردوار
گردون
گردونه
گردونه تیزرو
گردونه خودرو
گردونه صندلى دار مخصوص تفریح و چرخ زدن اطفال و غیره
گردونه هاى ریل دار
گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
گردونه چهار چرخه یک یا چند اسبه
گردونه کندرو
گردوى هندى
گردى
گردپاش
گردکان
گردگیر
گردگیرى
گردگیرى کردن
گردیدن
گرز
گرزن
گرزه
گرسنه
گرسنه شدن
گرسنه کردن
گرسنگى
گرسنگى آور
گرسنگى خورده
گرسنگى دادن
گرسنگى کشیدن
گرش
گرفت
گرفتار
گرفتار اوهام و خیالات شدن
گرفتار باد
گرفتار تاریکى جهل
گرفتار توفان
گرفتار دام
گرفتار ساختن
گرفتار سوء تغذیه
گرفتار شدن
گرفتار غل و زنجیر کردن
گرفتار غم
گرفتار فقر و فاقه
گرفتار مخمصه کردن
گرفتار مه
گرفتار و اسیر کردن
گرفتار کرد
گرفتار کردن
گرفتارى
گرفتارى حقوقى
گرفتن
گرفتن تلفن یا رادیو و غیره
گرفتن فلزات قیمتى از سرب
گرفتن مادر رضاعى
گرفتن نحوست سیارات
گرفتن پول از سوداگران به زور و تهدید
گرفتن یا برداشتن
گرفته
گرفته بودن
گرفته شدن
گرفته شده
گرفته و تاریک
گرفته کردن
گرفتگى
گرفتگى بینى
گرفتگى حالت
گرفتگى صدا
گرفتگى عضلات
گرفتگیر
گرفتگیرى
گرم
گرم باد
گرم شدن
گرم شدن کله
گرم شدگى
گرم شونده
گرم و نرم
گرم و نرم و راحت
گرم کردن
گرم کننده
گرما
گرما تاب
گرما جویى
گرما گراى
گرما گرایى
گرما گرفتگى
گرمابه
گرمابه بخار
گرمابى
گرماتاب
گرماده
گرمادوست
گرمازا
گرمازده
گرمازدگى
گرماسنج
گرماسنج خودکمار
گرماسنج و نیرو سنج خورشید
گرماسنجى
گرمانما
گرمانگار
گرمانگارى
گرماگراى
گرماگیر
گرمایاب
گرمایى
گرمتر
گرمخانه
گرمخانه حمام
گرمخانه ى مو
گرمسیر
گرمسیرى
گرمى
گرمى بخش
گرمى دانه
گرمى و نشاط
گرمک
گره
گره اى
گره بخیه جراحى
گره بزرگ کراوات
گره تورى بافى
گره خفت
گره خفتى
گره خوردن
گره خورده
گره دار
گره دار کردن
گره درخت
گره درخت یا چوب
گره دریایى
گره زدن
گره زننده
گره زود گشا
گره زینتى روبان گیسو
گره طنابى که دو سر طناب را به هم فروکند
گره ماهى گیرى
گره متحرک
گره مربر
گره مربع مخصوص تو گذاشتن یا جمع کردن بادبان
گره مرکب از دونیم کره
گره و برآمدگى پارچه
گره ى شال گردنى
گره پشم یا پارچه
گره چوب
گره کردن
گره گره
گره گره حرکت کردن
گره گشایى
گره گشودن
گرهى
گرهک
گرو
گرو کشیدن
گرو گذاشتن
گروار
گرودادن
گروده دوست
گروستان
گرونامه
گروه
گروه بسیار
گروه بندى
گروه بندى شده
گروه بندى کردن
گروه بیشمار
گروه ترکان و مغولان
گروه تهاجمى
گروه توفان
گروه جو
گروه حمله
گروه خاصى
گروه خون
گروه خونى تعیین کردن
گروه دوست
گروه رنگى ملکول
گروه زنان
گروه زنبوران
گروه سازى
گروه سه تایى
گروه سه صورتى
گروه فرشتگان نه گانه
گروه متحد
گروه نظامى تعلیمات دیده
گروه هم مسلک
گروه هواپیما
گروه هوایى
گروه ورزشى
گروه پرندگان
گروه چهارتایى
گروه چهارتنى که قطعه اى را بسرایند
گروه کثیر
گروه گدایان
گروه گرایى
گروه یا شرکتى که شخصیت حقوقى داشته باشد
گروهان
گروهبان
گروهبان اصطبل
گروهبان دو
گروهبان دوم
گروهبان یکم
گروهبانى
گروهه
گروهى
گروهى از مردم که داراى شخصیت حقوقى باشند
گروهى از وسایط نقلیه براى مقاصد نظامى یا حمل و نقل بنوبت
گروهى متشکل از چهار هاگ
گروى
گروکشى
گروگان
گروگدار
گروگذار
گروگیر
گرویدن
گرویده
گرى
گرچه
گرگ
گرگ باران دیده
گرگ دریایى
گرگ صحرایى آمریکاى شمالى
گرگ صفت
گرگ مغرب آمریکا
گرگ و میش
گرگ وار
گرگم به هوا بازى کردن
گریان
گریبان
گریبانه
گریبانه دار
گریخت
گریختن
گریختن از
گریختن از محبس
گریخته
گریز
گریز از مرکز
گریز زدن
گریز زدن از
گریز زدن به
گریز زنى
گریز نا پذیر
گریز ناپذیر
گریز پا
گریز کردن
گریزان
گریزان از اجتماع
گریزان و فرارى از کار
گریزاندن
گریزنده از مرکز
گریزگاه
گریس
گریس زنى
گریس کار
گریستن
گریم
گریم کردن
گریمور تئاتر
گریه
گریه آور
گریه بچگانه
گریه کردن
گریه کننده
گریوه
گریپ
گز
گزارش
گزارش دادن
گزارش دادنى
گزارش روزانه سفرکشتى
گزارش روزانه عملیات هیئت یا عملیات موتور یا ماشین و غیره
گزارش رویداد
گزارش زا
گزارش سفر هواپیما
گزارش سفرنامه کشتى
گزارش نهایى
گزارش نویسى
گزارش هیئت دولت
گزارش وقایع
گزارش پیشرفت کار
گزارشات سالانه
گزارشى
گزارشگر
گزاره
گزاره اى
گزاف
گزاف گوى
گزاف گویى
گزاف گویى کردن
گزافه گو
گزافه گوى
گزافه گویى
گزافه گویى کردن
گزافى
گزافگر
گزافگرى
گزافگویى
گزانتین
گزانتیک
گزانگبین
گزش
گزلیک
گزند
گزند آور
گزنده
گزندگى
گزنه
گزنه ها
گزنون
گزید
گزیدن
گزیده
گزیدگى
گزیدگى سگ هار
گزیر
گزیر پذیر
گزیرى
گزیلوز
گزین
گزینش
گزینش مسیر دیگر
گزینشى
گزینشگر
گزیننده
گزینندگى
گزینه
گزینه الکترونیکى
گزینه انتخاب
گزینه انتخاب کننده
گزینه برنامه
گزینه بشکه اى
گزینه درجى
گزینه دگرگونى
گزینه شطرنجى
گزینه ضامنى
گزینه قطع و وصل
گزینه منطقى
گزینه نرم افزارى
گزینه نما
گزینه نورى
گزینه ى احساس
گزینه پله اى
گزینه چرخشى
گزینه گام به گام
گزینگاه
گزینگر
گزینگرگان
گس
گستاخ
گستاخ شدن
گستاخ وار
گستاخانه سخن گفتن با
گستاخى
گستاخى کردن
گستر
گستردن
گسترده
گسترده شدن
گسترده فکر
گسترده کردن
گستردگى
گسترش
گسترش میکرب مرض
گسترش پذیر
گسترش یافتن
گسترش یافتن مرض از یک نقطه ى بدن به نقطه دیگر
گسترش یافته
گسترشگر
گسستن
گسسته
گسستگى
گسله
گسله بسترى
گسى
گسیختن
گسیخته
گسیختگى
گسیل
گسیل داشتن
گسیل کردن
گسیلور
گشاد
گشاد ایستادن
گشاد باز
گشاد بازى
گشاد سازى عروق
گشاد شدن
گشاد شونده
گشاد نشستن
گشاد نشینى
گشاد کردن
گشاد گشاد
گشاد گشاد راه رفتن
گشادتر کردن سوراخ
گشادن
گشاده
گشاده دست
گشاده دستى
گشاده دل
گشاده رو
گشادى دهان
گشادگى
گشایش
گشایشى
گشاینده
گشت
گشت زدن
گشت ماشین تراش
گشت کردن
گشت گر
گشتاور
گشتاورى
گشتاپو
گشتن
گشتى
گشتگر
گشتگر ایام تعطیلات
گشتگرى
گشن
گشن آمدن
گشنگیرى
گشنیدن
گشنیز
گشودن
گشودن دکمه
گشودن رمز
گشودن سر
گشوده
گفت
گفت و شنود
گفت و شنید
گفتار
گفتار بیهوده
گفتار حکیمانه
گفتار در روش و اسلوب
گفتار در مرگ و رستاخیز و دوزخ و بهشت
گفتار در پیدایش نژادها
گفتار در چگونگى آب هاى روى زمین
گفتار مشهور
گفتارى فکرى
گفتم
گفتن
گفتنى
گفته
گفته اخلاقى
گفته خود را تکذیب کردن
گفته شده
گفته محض
گفته نشدن
گفتگو
گفتگو با خود
گفتگو در باره وضع کسب
گفتگو کردن
گفتگوى دو به دو
گفتگوى دو نفرى
گفتگوى مفصل
گفتگویى
گفلروش
گل
گل آتشخوار
گل آتشى
گل آذین
گل آذین خوشه اى
گل آذین دار
گل آذین دسته اى
گل آذین مخروطى شکل
گل آفتاب پرست
گل آفتاب گردان
گل آلاله
گل آلود
گل آلود شدن
گل آلود کردن
گل آلودى
گل آماده براى کوزه گرى
گل آور از ریشه
گل آورى قبل از برگ آورى
گل آویز
گل ابرى
گل اختر
گل اخرى
گل اخرى زدن به
گل ادریس
گل ارغوان
گل استکانى
گل استکانى گرد
گل اشرفى
گل اطلسى
گل انبه
گل انگشتانه
گل باقلایى کردن
گل بداغ
گل برزى
گل برف
گل بنفشه آمریکایى
گل بیدمشک و مانند آن
گل تاج الملوک
گل تاج الملوک اخیلیا
گل تاج خروس
گل ترش
گل تلفونى
گل تلفونى چیدن
گل تورى
گل تکمه
گل ثعلب آمریکایى و ژاپنى
گل جعفرى
گل جوز
گل حاج ترخانى
گل حسرت
گل حنا
گل ختمى
گل خرغوس
گل خطمى
گل خفچه
گل خورى
گل خوش
گل دادن
گل دادنى
گل دار
گل داودى
گل دوزى
گل دکمه
گل راسن
گل رس
گل رشتى
گل رنگ
گل زبان درقفا
گل زدن
گل زنبق یا سوسن
گل ساعت
گل ستاره اى
گل سرخ
گل سرخ اروپایى
گل سرنگون
گل سفالى
گل سفید نرم و متراکم فلات
گل سفید ویژه سفیدکارى و ساختن سرچپق و چاپ چلوار
گل سنبل
گل سوسن
گل سوسن سفید
گل سینه
گل شاه پسند
گل شمعدانى
گل شیپورى
گل شیپورى پیچى آمریکا
گل صد تومانى
گل صد تومانى مشرق آمریکا
گل صفحه اى
گل صورت سازى
گل طاوس
گل عطرى
گل علامت مخصوص هر استان یا کشور
گل عنبر کشمیرى
گل عنبرى
گل فراموشم مکن
گل قاصد
گل قرمز
گل قلب مریم
گل لادن
گل لاله
گل لاله عباسى
گل لباس
گل مار
گل مالى شده
گل مالى کردن
گل مانند
گل ماهور
گل محمدى
گل مختوم
گل مروارید
گل منگوله اى
گل مژه
گل میخ
گل میخ زدن
گل میخک
گل میخک شاعر
گل میمون
گل مینا
گل ناز
گل نرم
گل نرگس
گل نسترن
گل نوار
گل ها را دسته کردن
گل هار
گل هاى زرد و سفید صحرایى
گل همیشه بهار
گل و بوته
گل و بوته انداختن
گل و بوته دار کردن
گل و بوته کشیدن
گل و شل
گل و گشاد
گل پاشیده
گل پامچال
گل پاک
گل پایا
گل پرور
گل پرورى
گل پنجهزارى
گل پنچ هزارى
گل چاى
گل چاى ژاپونى
گل چهار گلبرگى
گل ژاپونى
گل کاغذى
گل کتانى
گل کردن
گل کفش
گل کلم
گل کله بره
گل کوچک
گل کوکب
گل گاو زبان
گل گاوزبان
گل گاوچشم
گل گرفتن
گل گل یا سیمان مخصوص درزگیرى و بتونه
گل گندم
گل گوشواره
گل گیر
گل یا خمیر
گل یاس
گل یخ
گلاب
گلاب زدن
گلاب پاش
گلابتون
گلابتون دوزى
گلابتون دوزى کردن
گلابى
گلابى شکل
گلابى ژاپونى
گلادیاتور
گلاویز شدن
گلاویز شدن با
گلاویزى
گلایول
گلباز
گلبرگ
گلبرگ تسمه اى
گلبرگى
گلبن
گلبند
گلبند زدن
گلبول
گلبول سفید
گلبول سفید خون
گلبول قرمز بزرگ
گلبول وار
گلخانه
گلخانه شیشه اى
گلخانه گل هاى زمستانى
گلدار
گلدار کردن
گلدان
گلدان ادرار
گلدان جایزه مسابقات
گلدان نقره و غیره
گلدان کوزه اى
گلدان گردن باریک
گلدان یا ظرف محتوى خاکستر مرده
گلدسته
گلدوزى
گلدوزى کردن
گلر
گلستان
گلسنگ
گلسنگ ایسلندى
گلف باز
گلف بازیکن
گلفهشنگ
گلنم زدن
گلنگدن
گلنگدن تفنگ
گله
گله اى
گله بان
گله دار
گله دارى و اسب سوارى و حشم دارى
گله دزدى
گله فروش
گله مرغ
گله مند
گله چران
گله چراندن
گله کردن
گله کردن از
گله گاو
گله گاو که براى تامین گوشت پرورش مى یابد
گله گرگ
گله گوسفند و غیره
گلو
گلو درد
گلو درد به اغشاء کاذب
گلو درد میکروبى
گلو را فشردن
گلو شویى
گلو پناه
گلو پوش
گلوبسته
گلوبند
گلوبین یا پروتئین بى رنگ
گلوتامین
گلودرد
گلودرد استرپتوکوکى
گلودرد و زکام
گلوله
گلوله افشان
گلوله انفجارى
گلوله برف
گلوله برف بازى
گلوله بى شکل
گلوله تفنگ
گلوله توپ
گلوله خور
گلوله رگ
گلوله زدن
گلوله سربى
گلوله شاقول
گلوله شدن
گلوله شیشه اى
گلوله نبات
گلوله نخ
گلوله نفتالین و ضد بید خوردگى
گلوله هوایى
گلوله وار
گلوله کردن
گلوله یا کره
گلومرول
گلوه شدگى
گلوى کسى را فشردن
گلوى کسى یا چیزى را گرفتن
گلوکز
گلوکز راست بر
گلوکز راست گرد
گلوکزید
گلوگاه
گلویى
گلى
گلى شدن
گلى کردن
گلى که درسوراخ دکمه کت زده مى شود
گلپر
گلپر ایرانى
گلچه
گلچهره
گلچین
گلچین ادبى
گلچین ادبى جمع کردن
گلچین کردن
گلچین کننده
گلچینى
گلکار
گلکارى
گلکارى کردن
گلگون
گلگون کردن
گلگونى
گلگیر
گلیز
گلیز مالیدن
گلیسرین زدن
گلیسرین مالیدن
گلیسیرین
گلیم
گلیم پشمى
گم
گم شدن
گم شو
گم کردن
گماردن
گمارش
گماشت
گماشت شناس
گماشتن
گماشتن بر
گماشته
گماشته رسیدگى
گماشتگى
گمان
گمان بردن
گمان داشتن
گمان کردن
گمانه
گمانه زدن
گمراه
گمراه سازى
گمراه شدن
گمراه شدنى
گمراه شده توسط نفس خود
گمراه کردن
گمراه کردن و بردن
گمراه کننده
گمراه کننده زنان
گمراهى
گمرک
گمرک بردار
گمرکخانه
گمزاد
گمزادان
گمشده
گمشو
گمنام
گمنام کردن
گمنامى
گناه
گناه صغیر
گناه ورزیدن
گناه کبیره
گناهان خود را اعتراف کردن
گناهکار
گناهکار قلمداد نمودن
گنبد
گنبد آسمان
گنبد بودایى
گنبد روزنه دار
گنبد زدن
گنبد ساز
گنبد شیشه اى که خلبان مى تواند از وراء آن آسمان را مشاهده کند
گنبد مانند
گنبد متشکل از سطوح هندسى
گنبد مقبره
گنبد نیلگون
گنبد نیم گرد
گنبد یا طاق درست کردن
گنبدار
گنبددار
گنبدنما
گنبدوار
گنبدى
گنج
گنجا
گنجاندن
گنجاندن یا گنجیدن
گنجانیدن
گنجایش
گنجایش انباره
گنجایش تانک یا مخزن
گنجایش ثبات
گنجایش حافظه
گنجایش خروجى
گنجایش دار
گنجایش مجرا
گنجایش ورودى
گنجایش کشتى برحسب تن
گنجایش کلمه
گنجشک تکزاسى
گنجشک روزى
گنجشکى
گنجشگ خانگى
گنجفه
گنجه
گنجه جالباسى
گنجه خوراک
گنجه ظرف
گنجه ظروف غذا و غیره
گنجه کشودار
گنجور
گنجور دانشکده
گنجورى
گنجینه
گنجینه اندوختن
گند
گند انبار
گند خونى
گند دهان
گند زا
گند زدایى
گند زده کردن
گندآب
گنداب
گنداب آشپزخانه
گنداب کشتى
گندابراه
گنداندن
گندزدا
گندزدایى
گندزدایى کردن
گندم
گندم آسیابى
گندم زار
گندم سیاه
گندم ماکارونى داراى مقدار گلوتن زیادى است
گندم پاک کن
گندم پوست کنده
گندم کوب
گندم گون
گندمه
گندمى
گندمى که پوست آن را کنده بجوشانند و دارچین و شیرینى به آن بزنند
گندمکون
گندمگون
گندمیان
گندنا
گنده
گندگى
گندیدن
گندیده
گندیده شدن
گندیده شده
گندیدگى
گنه
گنه گنه
گنکره دار
گنگ
گنگى
گنگى معنى
گه
گهارش زایى
گهواره
گهواره سبدى روپوش دار
گهگاه
گهگیرى
گوئیم
گواتر
گواترى
گوارا
گوارایى
گوارش
گوارش خوب
گوارشى
گوارنده
گواریدن
گواه
گواه بودن بر
گواه جاى
گواه جنایى
گواه خوددیده
گواه دادگاه جنایى
گواهى
گواهى امضاء و هویت امضاء کننده
گواهى بهداشت
گواهى تولد
گواهى حصر وراثت
گواهى دادن
گواهى دادن بر
گواهى دروغ
گواهى دروغ دادن
گواهى رسمى کردن
گواهى سهم
گواهى صادر کردن
گواهى محضرى و رسمى
گواهى مستقیم
گواهى موجودى کالا در انبار
گواهى نامه
گواهى نامه اى که هنگام حرکت کشتى پس از معاینه کشتى از لحاظ بیمارى هاى مسرى به ناخدا داده مى شود
گواهى نامه سهام دولتى یا راه آهن که به جاى وثیقه به کار مى رود
گواهى نامه موقت
گواهى نمودن صحت وصیت نامه
گواهى نویس
گواهى چشمى
گواهى کردن
گواهى کننده
گواهینامه
گواهینامه اى
گواهینامه گمرکى
گواهینامه یا کاغذ دال بر پاکى و بى عیبى
گوجه
گوجه برقانى
گوجه دار
گوجه فرنگى
گود
گود افتادن
گود افتاده
گود شدن
گود شده
گود شدگى
گود مسابقه
گود کردن
گود کردن زمین
گودال
گودال آب
گودال سرپوشیده
گودال سرچاه
گودال عمیق
گودال فاضل آب
گودال مانند
گودال کندن
گوده
گودى
گودى یا دست انداز
گور
گور اسب
گور زاد
گوراسب
گورجین آغاجى
گورخر
گورخر کوچک
گورزاد
گورستان
گورى
گورکن
گورکن اروپایى
گورگم
گوریده
گوریده شدن
گوریده کردن
گوریدگى
گوریل
گوز
گوزن
گوزن آمریکایى شمالى
گوزن راست شاخ نر دوساله
گوزن زرد
گوزن سفید و شاخ بلند و بزرگ
گوزن شمالى
گوزن ماده
گوزن نر
گوزن نر سه ساله
گوزن کانادایى
گوزن کوچک
گوزن کوچک آسیا
گوزن یا آهوى کوچک
گوزن یال دار بزرگ آسیا
گوزن یالدار
گوزو
گوزیدن
گوس
گوساله
گوساله خنثى
گوساله زائیدن
گوساله ماده
گوساله ماهى
گوساله وار
گوساله وحشى
گوساله پروارى
گوسفند
گوسفند آفریقایى سفید صورت سیاه
گوسفند اخته
گوسفند دنبه دار
گوسفند زنگوله دار
گوسفند شاخ بلند انگلیسى
گوسفند شاخ دراز
گوسفند قره کل
گوسفند ماده
گوسفند مرینوس
گوسفند نر
گوسفند نژاد لینکلن شایر
گوسفندوار
گوسفندى
گوش
گوش ایستنده
گوش بر
گوش برى
گوش برى کردن
گوش بریدن
گوش بریده
گوش بزنگى
گوش به زنگ
گوش خر
گوش خراش
گوش خیزک
گوش دادن
گوش دادن به
گوش دار
گوش درد
گوش دهنده
گوش رس
گوش فیل نواحى گرمسیر
گوش ماهى
گوش میانى
گوش ها را تیز و راست کردن
گوش وسط
گوش پوش
گوش کردن
گوش کردن به
گوش کننده
گوش کنید
گوشبین
گوشت
گوشت آب پز شده
گوشت آلو
گوشت آلود
گوشت آهو
گوشت آویخته
گوشت ادویه زده و دودى شده شانه گاو
گوشت اردک ماهى
گوشت اسب
گوشت با استخوان دنده
گوشت بره
گوشت خرد کرده مخلوط با آرد و چاشنى سرخ کرده
گوشت خرد کرده و نمک زده خشک شده در آفتاب
گوشت خرچنگ دریایى
گوشت خرگوش
گوشت خشکانده
گوشت خوار
گوشت خوک
گوشت خوک نمک زده
گوشت خوک و یا گوشت گاو خشک شده
گوشت دار
گوشت دنده
گوشت دودزده خوک
گوشت راسته
گوشت ران
گوشت ران و گرده
گوشت ران گاو
گوشت رفته
گوشت ریز
گوشت زیادى
گوشت ساق گاو
گوشت سرخ شده در دیگ
گوشت سرخ کرده
گوشت سرد با پنیر یخ زده
گوشت سیب
گوشت سینه
گوشت صدف
گوشت غاز
گوشت فروش
گوشت قسمت پشت بازوى گاو
گوشت قلم پا
گوشت قیمه
گوشت قیمه شده
گوشت مازه
گوشت ماهى
گوشت مرده
گوشت میوه
گوشت نمک زده ى پهلو و پشت خوک
گوشت نو
گوشت نو بالا آوردن
گوشت نو بالا آورده
گوشت نوبالا آورى
گوشت و سبزه هاى پخته که با هم بیامیزند
گوشت پخته نازک با خردل
گوشت پشت مازو
گوشت پشت مازوى گاو
گوشت پوره دار
گوشت کباب کن
گوشت کمر گوسفند یا خوک
گوشت کوب
گوشت گاو
گوشت گاو بریان شده
گوشت گندیده
گوشت گوزن
گوشت گوساله
گوشت گوساله سرخ کرده در روغن خودش
گوشت گوسفند
گوشت یا خوراک لذیذ
گوشت یا پوست آویخته
گوشتالو
گوشتالو شدن
گوشتالو کردن
گوشتالویى
گوشتخوار
گوشتخوارى
گوشتدار
گوشتى
گوشتى بودن
گوشخراش
گوشخراشى
گوشمال دادن
گوشمالى
گوشه
گوشه انزوا اختیار کردن
گوشه اى
گوشه خلوت
گوشه دار
گوشه دار کردن
گوشه دارى
گوشه دنج
گوشه سنج
گوشه عزلت
گوشه لوله بخارى
گوشه نشین
گوشه نشینى
گوشه نشینى کردن
گوشه و کنایه
گوشه و کنایه و استهزاء
گوشه پیما
گوشه گذاشتن به
گوشه گیر
گوشه یا زاویه بین شاخه یا برگ با محورى که از آن منشعب مى شود
گوشواره
گوشوارک
گوشوارک برگ
گوشوارک گیاه
گوشى
گوشى تلفن
گوشى تلفن و غیره که به وسیله گیره بر روى گوش ثابت مى شود
گوشى ضربان سنج
گوشى طبى
گوشک
گوشک دار
گوشک ماهى
گوشیار
گول
گول خور
گول خورى
گول زدن
گول زدنى
گول زن
گول زننده
گول زنى
گول زنک
گوم
گون
گون سمى
گون کتیرا
گوناکونى
گوناگون
گوناگون ساختن
گوناگونى
گونه
گونه اى
گونه شناسى
گونوکوک
گونى
گونى پر از شن
گونیا
گونیزه
گوه
گوه اى
گوه زیر توپ
گوه مانند
گوهر
گوهر درخشان
گوهر شناس
گوهر فروش
گوهر مانند
گوهر نشان کردن
گوهرشناس
گوى
گوى بازى میزى
گوى بیلیارد
گوى توتون
گوى زن
گوى زنى
گوى شناور
گوى مانند
گوى پردار مخصوص بازى بدمینتون
گوى کوچک
گوکارت
گوگرد
گوگرد سرخ
گوگرددار کردن
گوگردى
گویا
گویایى
گویش
گویش شناسى
گویش عامیانه
گویش مختلط
گویش یا لهجه محلى
گویشى
گوینده
گوینده اخبار
گوینده برنامه ورزشى
گوینده داستان
گویندگى
گویچه
گویچه خون
گویچه روآبى
گویچه سفید خون
گویچه سفیدخون
گویچه قرمز نارس خون
گویچه مانند
گویچه هاى خونى
گپ
گپ زدن
گپ زنى
گچ
گچ برى
گچ برى بالاى دیوار زیر سقف
گچ برى بخارى
گچ برى بزرگ هلالى ته ستون
گچ برى دور بخارى
گچ برى شبیه ناى
گچ برى موجى
گچ برى موجى شکل
گچ برى هلالى بالاى پنجره
گچ برى و تزیینات نزدیک سقف
گچ برى کوژ
گچ تخته
گچ خیاطى
گچ دار
گچ درزیگران
گچ زدن
گچ فرانسوى
گچ مالیدن
گچ مانند
گچ ویژه شکسته بندى و قالب گیرى
گچ پاریس
گچ کارى
گچ کارى برجسته
گچ کارى روى بنا
گچ کارى کردن
گچ گرفتن
گچ گیرى
گچ گیرى اطراف عضو شکسته
گچ یا صابون خیاطى مخصوص علامت گذارى روى پارچه
گچبرى سر ستون
گچى
گچک
گچکار
گیا
گیاخاک
گیاه
گیاه آب شور یا گیاه شوره زى
گیاه آبزى
گیاه آرایشى
گیاه آفتاب گرا
گیاه از خانواده سیکاس
گیاه ازالیه
گیاه انگل گیاهان دیگر
گیاه بازدانه
گیاه بالا رونده و پیچى
گیاه بدون ساقه و برگ
گیاه بوریا مانند
گیاه بومى
گیاه بى لپه
گیاه تخم دار
گیاه تخمدار
گیاه تزیینى
گیاه توتون
گیاه تورنسل
گیاه ثعلب
گیاه جمع کردن
گیاه حساس
گیاه خاکى
گیاه خزنده
گیاه خشک کرده
گیاه خوار
گیاه خوارى
گیاه خودرو
گیاه خوردنى
گیاه خوشبو
گیاه خیسانده که هنوز تخمیر نشده
گیاه دار
گیاه درون روئیده
گیاه دست ساخته بشر
گیاه رطوبت گراى
گیاه زاد
گیاه زمینى
گیاه زیست کننده در نواحى خشک و بى آب
گیاه سبز در جنگل
گیاه سنگ زى
گیاه سنگروى
گیاه شمعدانى
گیاه شناس
گیاه شناسى
گیاه شناسى توضیحى و تشریحى
گیاه شکوفه کرده
گیاه قارچى
گیاه قره قاط
گیاه مانند
گیاه نامه
گیاه نهان زاد
گیاه نیلوفرى یا بالارو
گیاه نیمروز
گیاه و علق قصیل
گیاه وحشى
گیاه پرطاقت
گیاه پرور
گیاه پیوندى
گیاه پیوندى بار آوردن
گیاه پیچى یا نیلوفرى
گیاه چند لپه
گیاه کرچک
گیاه کوچک
گیاه گلدار
گیاه یا جانور دورگه
گیاه یا میوه خودرو
گیاه یا نژادى از گیاه که داراى عضو جنسى تناوبى مى باشد
گیاه یک ساله
گیاهان آوندى خانواده سرخس
گیاهان جنس قنطوریون
گیاهان جنس کله گربه
گیاهان دو لپه
گیاهان سبز
گیاهان سر بره و کلب جهنم
گیاهان سمى قاتل موش
گیاهان ماگنولیا
گیاهان نیل دار
گیاهان پنجه اى
گیاهان پنیرک
گیاهان پیر بهار و برنجاسف
گیاهان گل سرخ
گیاهان گندمى
گیاهان یک ناحیه
گیاهانى نظیر شبدر که جهت تقویت زمین کشت مى شوند
گیاهخوارى
گیاهى
گیاهى از تیره آلاله و از جنس آلالگان
گیاهى از تیره روناسیان
گیاهى از جنس باقلا یا نخود
گیاهى از جنس سوسن یا زنبق
گیاهى از نوع ترنجان یا اژدرباشى
گیاهى شبیه شاه بلوط هندى
گیاهى که براى برگش پرورش داده شود
گیاهى که به زمین یا در و دیوار مى چسبد
گیاهى که تولید گیاهک تخم زا نموده و درنتیجه تولید بافت هاى آوندى مى نماید
گیاهى که در جوانى کرکدار و در بلوغ بدون کرک و صاف مى شود
گیاهى که در زمستان برگ مى ریزد
گیاهى که در زیر درختى روئیده
گیاهک تخم
گیاهک دانه
گیاهک گندم که هنگام آسیاب کردن جدا مى شود
گیاهیزه
گیتار
گیتار زدن
گیتار هاوایى
گیتى
گیتى شناسى
گیتى و نظام آن
گیج
گیج خوردن
گیج سازى
گیج شدن
گیج شده
گیج و حواس پرت
گیج و سردر گم کردن
گیج و منگ
گیج و کند ذهن
گیج کردن
گیج کننده
گیج یا گمراه کردن
گیجى
گیجى و بیهوشى
گیجگاه
گیر
گیر آورد
گیر آوردن
گیر افتادن
گیر افتادگى
گیر انداختن
گیر دادن
گیر در صحبت
گیر کردن
گیر کردن زبان
گیر کردن نوار
گیر کردن چپاندن
گیر کردن کارت
گیر کننده
گیرا
گیراندن
گیرانه
گیرایى
گیردار
گیرش
گیرنده
گیرنده تیول
گیرنده مال مورد انتقال
گیرنده هبه
گیرنده و تقویت کننده ى صدا
گیرنده ى نامه
گیرنده یا دریافت کننده خاطرات حسى
گیرنده یا فرستنده امواج در جهت مناسب
گیرندگى
گیره
گیره آهنگرى
گیره اى که با آن لباس هارا روى بند نگه مى دارند
گیره اى که مته را در ماشین نگه مى دارد
گیره دار
گیره دستى
گیره را باز کردن از
گیره سر
گیره عایق
گیره فنرى
گیره قزن قفلى
گیره لباس
گیره مو
گیره موى سر
گیره نجارى
گیره چهارچوب پارچه خشک کنى
گیره چوبى روى رجه لباس
گیره کاغذ
گیره یا قلاب زدن به
گیره یاپنس
گیرودار
گیس بافته
گیس بند
گیس جنى
گیس ساختگى
گیس سفید
گیس پشت سر
گیسه گاز
گیسو
گیسو را درتور بستن
گیسو را زدن
گیسو را فر زدن
گیسوبند
گیسوى بافته و پشت سر انداخته
گیسوپوش
گیشا
گیشه دریافت عوارض راه
گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
گیلاس
گیلاس خداحافظى
گیلاس شراب
گیلاس مشروب پس از شام
گیوتین
گیومه
گیپا
گیپور
گیچ کردن
گیگا هرتز
گیگا چرخه
خرید ارز دیجیتال
فال حافظ آنلاین
ثبت دامنه
هاست وردپرس
خرید بیت کوین
خرید هاست
لینک ها
خرید تتر
خرید ارز دیجیتال
هاست وردپرس
هاست لینوکس
نمایندگی هاست
بهترین هاست
خرید اپل آیدی
خرید فالوور اینستاگرام
معنی اسم
A
B
C
D
E
F
G
H
I
J
K
L
M
N
O
P
Q
R
S
T
U
V
W
X
Y
Z
آ
ا
ب
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
Copyright © 2016
معنی و ترجمه کلمات