معنی و ترجمه کلمه افسر جزء نیروى هوایى که در فرود آمدن و برخاستن هواپیما در خطوط هوایى نظارت مى کند به انگلیسی افسر جزء نیروى هوایى که در فرود آمدن و برخاستن هواپیما در خطوط هوایى نظارت مى کند یعنی چه
افسر جزء نیروى هوایى که در فرود آمدن و برخاستن هواپیما در خطوط هوایى نظارت مى کند