معنی و ترجمه کلمه bomb به فارسی bomb یعنی چه

bomb


يک برنامه زمانى دچار اين حالت مى شود که خروجى هاى ان نادرست بوده و يا به علت اشتباهات منطقى و گرامرى قابل اجرا شدن نباشد،خرابى غير عادى کامپيوتر،crash،شکست فاحش ،شوت دور،محکم زدن گوى لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد( فوتبال امريکايى)،بمب ،نارنجک ،بمباران کردن ،(نفت )مخزن
کامپيوتر : بن بست
ورزش : زير اب ناپديد شدن موج سوار
علوم نظامى : بمباران کردن





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها