معنی و ترجمه کلمه clear به فارسی clear یعنی چه

clear


کليد پاک کردن صفحه نمايش ،نص ،خالص کردن ،دور کردن توپ از دروازه ،ترخيص کردن از گمرک ،بطور واضح ،درست ،رفع خطر،پيام کشف روشن کردن ، : )adj.(اشکار،زلال ،صريح ،شفاف ،زدودن ،ترخيص کردن ، : )vt.& vi.(روشن کردن ،واضح کردن ،توضيح دادن ،صاف کردن ،تبرئه کردن ،فهماندن
علوم مهندسى : صاف کردن شفاف کردن
کامپيوتر : تغيير محتوى يک خانه حافظه
معمارى : جدا
قانون ـ فقه : صريح ،از گمرک در اوردن
بازرگانى : ترخيص کردن ،تسويه کردن
ورزش : ضربه بلند دور کردن توپ از س





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها