معنی و ترجمه کلمه escort به فارسی escort یعنی چه

escort


مستحفظ،گارد محافظ نيروى تامينى ،گاردمحافظ،ملتزمين ،نگهبان ،همراه ،بدرقه ،همراهى کردن(با)نگهبانى کردن(از)،اسکورت کردن
قانون ـ فقه : همراهى يا محافظت کردن
علوم نظامى : بدرقه کردن





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها