معنی و ترجمه کلمه flat به فارسی flat یعنی چه

flat


يکنواخت ،پايين دست ،پايين ،درزير،تماس دو لبه اسکيت ،ضربه بدون ايجاد پيچ در گوى بيليارد حالت کشيده و بدون انحناى بادبان درياى ارام ،پنچرى طاير،عکس ساده و يکدست ،مسلح ،سکو، )n.& adj.& adv.(تخت ،مسطح ،هموار،صاف ،بى تنوع ،يک دست ،خنک ،بى مزه ،قسمت پهن ،جلگه ،دشت ،اپارتمان ،قسمتى از يک عمارت ،)=flatten( : )vt.& vi.(
علوم مهندسى : خوابيده پنچرى لاستيک اتومبيل
الکترونيک : تخت
معمارى : مسطح
ورزش : سطح اب مناسب ماهيگيرى
علوم هوايى : تخت
علوم نظامى : پ





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها