معنی و ترجمه کلمه forward به فارسی forward یعنی چه

forward


سلف ،مهاجم ،فوروارد،فرمان پيش ،پيش ،ببعد،جلوى ،گستاخ ،جسور،فرستادن ،رساندن ،جلوانداختن ،(فوتبال)بازى کن رديف جلو،به جلو،ارسال کردن
قانون ـ فقه : بيع سلف
ورزش : جلو قايق
علوم نظامى : به پيش
علوم دريايى : به سمت سينه





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها