معنی و ترجمه کلمه full به فارسی full یعنی چه

full


تماس کامل قسمت مخصوص ضربه زدن چوب گلف با گوى ،انباشته ،مملو،تمام ،لبريز،کامل( مثل ماه)،بالغ ،رسيده ،پرى ،سيرى ،پرکردن ،پرشدن ،(در بازى پوکر )فول ،اکنده
قانون ـ فقه : ابوينى
ورزش : چرخش با پشتک کامل
علوم نظامى : تکميل علوم دريايى : تمام قدرت





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها