معنی و ترجمه کلمه hanging به فارسی hanging یعنی چه

hanging


عمل اويختن ،بدار زدن ،چيز اويخته شده( مثل پرده وغيره)،معلق ،اويزان ،درحال تعليق ،محزون ،مستحق اعدام
کامپيوتر : معلق شدن
قانون ـ فقه : دار زدن ،به دار کشيدن





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها