معنی و ترجمه کلمه keel به فارسی keel یعنی چه

keel


پاه تخته ،ستون فقرات( کشتى)،کيل ناو،وارونه شدن يا کردن خط کف ناو،تير ته کشتى ،حمال کشتى ،صفحات اهن ته کشتى ،وارونه کردن( کشتى)،وارونه شدن ،کشتى زغال کش ،عوارض بندرى ،خنک کردن ،مانع سررفتن ديگ شدن ،خنک شدن ،(مج).،(با )overواژگون شدن ،افتادن
نجوم : جوء جوء
ورزش : تير اصلى کف قايق
علوم نظامى : ستون عرضى مرکزى ناو
علوم دريايى : ستون فقرات





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها