معنی و ترجمه کلمه on به فارسی on یعنی چه

on


درباره ،همراه ،نزد،در اوج قدرت ،گويى که هدف ضربه بعدى است( بيليارد)،وصل ،روشن ،برقرار،در روى ،برروى ،بالاى ،در باره ،راجع به ،در مسير،عمده ،باعتبار،بعلت ،بطرف ،در بر،برتن ،به پيش ،به جلو،همواره ،بخرج
قانون ـ فقه : عهده
ورزش : گويى که هدف ضربه بعدى است
علوم نظامى : فرمان سمت خوب در تيراندازى با تانک لوله تانک در سمت هدف است





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها