معنی و ترجمه کلمه prick به فارسی prick یعنی چه

prick


خراش سوزن ،زخم بقدر سرسوزن ،جزء کوچک چيزى ،هدف ،منظور،نقطه نت موسيقى ،چيزخراش دهنده(مثل نوک سوزن)،خار،تيغ ،نيش ،الت ذکور،راست ،شق ،خليدن ،باچيز نوک تيز فروکردن ،خراش دادن ،با سيخونک بحرکت واداشتن ،تحريک کردن ،ازردن





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها