معنی و ترجمه کلمه smash به فارسی smash یعنی چه

smash


خرد شدن ،ضربه پرقدرت از بالاى سر،تصادم ،خردشدگى ،برخورد،خرد کردن ،شکست دادن ،درهم شکستن ،بشدت زدن ،منگنه کردن ،پرس کردن ،ورشکست شدن ،درهم کوبيدن
علوم مهندسى : شکستن
کامپيوتر : خرابى
ورزش : ابشار زدن





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها