معنی و ترجمه کلمه solid به فارسی solid یعنی چه

solid


ثابت ،سخت پا،دج ،يکپارچه ،يکسان ،ز جسم ،ماده جامد،سفت ،محکم ،استوار،قوى ،خالص ،ناب ،بسته ،منجمد،سخت ،يک پارچه ،مکعب ،حجمى ،سه بعدى ،توپر،نيرومند،قابل اطمينان
علوم مهندسى : جامد
معمارى : فضائى
ورزش : جامد،تيمى با بازيگران خوب
علوم هوايى : جامد





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها