معنی و ترجمه کلمه start به فارسی start یعنی چه

start


روشن کردن ،راه انداختن ،شروع کردن ،عزيمت کردن ،از جا پريدن ،رم کردن ،شروع ،مبداء،مقدمه ،ابتدا،فرصت ،فرجه ،اغازيدن ،دايرکردن ،عازم شدن
علوم مهندسى : وصل کردن به گردش دراوردن





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها