ضربه مهارشده ،ضربه با کنترل ،زمان ،مرحله ،سکته ،ضربه ،ضربت ،لطمه ،ضرب ،حرکت ،تکان ،لمس کردن ،دست کشيدن روى ،نوازش کردن ،زدن ،سرکش گذاردن( مثل سرکش روى حرف کاف) کامپيوتر : ضربه زدن معمارى : کوبه روانشناسى : ضربه خفيف ورزش : فشار با پا،ضربه با کنترل ،راندن کمتر از ظرفيت ،حرکت توام دست و پا علوم هوايى : کورس