معنی و ترجمه کلمه try به فارسی try یعنی چه

try


رسيدگى کردن ،کسب 3 امتياز با تماس دادن توپ با زمين در خط دروازه حريف( رگبى)،کوشش کردن ،سعى کردن ،کوشيدن ،ازمودن ،محاکمه کردن ،جدا کردن ،سنجيدن ،ازمايش ،امتحان ،ازمون ،کوشش
علوم مهندسى : امتحان کردن
قانون ـ فقه : تصفيه کردن
و رزش : کسب 3 امتياز با تماس دادن توپ با زمين در خط دروازه حريف





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها