معنی و ترجمه کلمه فرومایه به انگلیسی فرومایه یعنی چه

فرومایه

abject
base
baseborn
brassy
currish
ignoble
knave
low
low level
lowborn
lowbred
lowerclassman
vile





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها