معنی و ترجمه کلمه coordinate به فارسی coordinate یعنی چه

coordinate


کوئور دينانس شدن ،متناسب يا هماهنگ کردن ،متناسب کردن ،هماهنگ کردن ،هم اهنگ کردن ،تعديل کردن ،هم پايه ،مربوط،مختص ،(درجمع )مختصات
علوم مهندسى : همرتبه کردن مختصات
کامپيوتر : مختصات
معمارى : هم ارا
قانون ـ فقه : هم رتبه
شيمى : مختصه
روانشناسى : هماهنگ ساختن
علوم هوايى : مختصات





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها