معنی و ترجمه کلمه die به فارسی die یعنی چه

die


ماتريس ،فرم ريختگى ،مرگ ،ماندن در پايگاه در پايان بازى بيس بال دو سرعت ،جنگ تا پيروزى ، : )vi.(مردن ،درگذشتن ،جان دادن ،فوت کردن ، : )n.(طاس ،طاس تخته نرد،جفت طاس ،مهره ،سرپيچ ،بخت ،قمار،(مج ).سرنوشت : )vt.(بشکل حديده ياقلاويزدر اوردن ،با حديده و قلاويز رزوه کردن ،قالب گرفتن ،سر سکه
علوم مهندسى : برش
کامپيوتر : قطعه نازک مستطيلى از يک قرص نيمه هادى سيليکان که به هنگام ساخت مدارهاى مجتمع بريده شده يا لايه لايه مى گردد
معمارى : ازاره ستون
قانون ـ فقه : وفات
شي





آخرین کلمات ترجمه شده