معنی و ترجمه کلمه screen به فارسی screen یعنی چه

screen


جدا کردن ،سد کردن ،ايجاد سد،پاسيورى کردن ،اشغالگير،تيغه ،جدار،پرده چتر،پرده پوشش ،پوشش تجسسى دريايى پوشاندن ،ديدبانى و شناسايى کردن پوشش کردن منطقه ،شبکه پوششى استتار کردن ،صفحه تلويزيون ،ديوار،تخته حفاظ،پنجره تورى دار،الک کردن ،غربال کردن ،تور سيمى نصب کردن( به در وپنجره)،روى پرده سينمايا تلويزيون نمايش دادن ،روى پرده افکندن
علوم مهندسى : غربال
کامپيوتر : صفحه
الکترونيک : صفحه تصوير
عمران : تور سيمى که در دهنه ابگذرهاى پوشيده جهت جلوگيرى از ورود اشغال نصب ميش





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها