معنی و ترجمه کلمه free به فارسی free یعنی چه

free


تحويل ،جايز،ازاد کردن ،بازيگر ازاد،حرکت قايق در جلو باد،مطلق ،مستقل ،اختيارى ،مختار،رايگان ،سخاوتمندانه ،روا،مجاز،منفصل ،رها،بطور مجانى ،ازادکردن ،ترخيص کردن ،ميدانى
عمران : ازاد
قانون ـ فقه : بخشودن
بازرگانى : فاقد
ورزش : مربوط به پاى ازاد بازيگر در هوا در هر لحظه ،کمى محدوديت نوع اسلحه
علوم هوايى : ازاد





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها