معنی و ترجمه کلمه job به فارسی job یعنی چه

job


کار مزدى کردن ،سوخمه سر نيزه ،امر،سمت ،شغل ،ايوب ،مقاطعه کارى کردن ،دلالى کردن
علوم مهندسى : کار مقاطعه
کامپيوتر : برنامه
قانون ـ فقه : يک جا خريدن و به خرده فروش فروختن استفاده نامشروع کردن از
روانشناسى : شغل< BR>بازرگانى : پست شغلى و کار،پيشه
علوم نظامى : سوخمه زدن





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها