قسمتى از سيستم انحراف پرتو الکترونى که براى ادرس دهى يک نمايش تصويرى بکار مى رود،قيد،يوخ ،يوغ( سکان)،دهانه ،دوشاخه استقرار، )yolk(زرده تخم مرغ ،(زيست شناسى )محتويات نطفه ،(مج ).اسارت ،بندگى عبوديت ،در زير يوغ اوردن ،جفت کردن ،(مج ).وصل کردن
علو م مهندسى : هسته ترانسفورماتور
کامپيوتر : جفت يا گروهى از هدهاى خواندن - نوشتن که به يکديگر متصل هستند و بر روى دو يا چند شيار نوار يا ديسک مغناطيسى حرکت مى کنند
الکترونيک : يوغ
عمران : پشت بند قالب در موقع بتن ريزى