معنی و ترجمه کلمه outside به فارسی outside یعنی چه

outside


غير از،در خارج ،در بيرون ،بيرونى ،غير معمولى ،به سمت خارج ،منطقه دور از محدوده پرتاب ازاد،گوش ،لبه خارجى از منحنى پيچ اسکى ،بيرون ،برون ،ظاهر،محيط،دست بالا،برونى
معمارى : رويه
قانون ـ فقه : حداکثر
ورزش : قسمت بدن ورزشکار دورازسمت چرخش ،خم کردن بدن به قسمت خارجى منحنى پيچ اسکى





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها