معنی و ترجمه کلمه overlap به فارسی overlap یعنی چه

overlap


روى هم افتادن ،نيمه نيمه رويهم افتادن ،تطابق کردن ،پوشاندن ،پوشش دو چيز رويهم ،بر روى هم قرار گرفتن ،رويهم افتادن( دولبه چيزى)،اصطکاک داشتن ،اشتراک داشتن
علوم مهندسى : نيمه نيمه پوشاندن
کامپيوتر : اشتراک داشتن
شيمى : همپ وشانى
روانشناسى : همپوشى
بازرگانى : فصل مشترک
علوم هوايى : روى هم امدن لبه دو ورقه و يا تکرار کناره يک تصوير در دو چارچوب
علوم نظامى : افتادن رويهم





آخرین کلمات ترجمه شده

لینک ها